قانون جذب پس از شکست عشقی چگونه می‌تواند به افراد کمک کند؟
ر روابط و قانون جذب
کسانی وجود دارند که به گذشته که نگاه می‌کنند باورشان نمی‌شود که چقدر روابط شکست‌خورده در زندگی داشته‌اند و نمی‌دانند که چرا این اتفاق هنوز برای آن‌ها تکرار می‌شود. هر رابطه‌ای با امید به چیزی جدید و جذاب آغاز می‌شود. اما جایی در میانه راه، اتفاقات غیرمنتظره می‌افتد و این چرخه همیشه تکرار می‌شود. شما چه کار را اشتباه انجام می‌دهید؟ آیا شما که محکوم به شکست خوردن در بازی عشق برای همیشه هستید؟
اگر این موضوع را از دیدگاه انرژی نگاه کنیم، سندروم روابط عاشقانه شکست‌خورده از یک الگوی پنج مرحله‌ای پیروی می‌کند که همه آن‌ها با قانون جذب هدایت می‌شوند.
مرحله جذب
هنگامی که شما عشق جدید زندگی خودتان را پیدا می‌کنید، در حال انتشار انرژی ای هستید که به دیگران می‌گوید که شما پذیرای یک رابطه جدید هستید. شما همانند یک فانوس دریایی برای کسی هستید که احساسی همانند شما دارد. با این حال شما می‌توانید تنها کسی را جذب کنید که دارای ارتعاشی در دامنه انرژی شما باشد. قانون جذب تنها چیزهای مشابه را با هم مرتبط می‌کند، هنگامی که شما ” جرقه ” میان خودتان و دیگری را احساس می‌کنید، ایجاد نوسانی مشابه فرد دیگر هستید.
” جرقه‌ای ” که شما با نگاه اول احساس می‌کنید در حقیقت به معنای یک طناب انرژی است که در میان چاکرای دوم شما و در دیگر وجود دارد و در طول رابطه در آنجا باقی می‌ماند. این مثل یک بزرگ‌راه است که شما را با هم مرتبط می‌سازد از طریق آن می‌توانید انرژی و پیوند خودتان را متقابلأ تبادل کنید.
وقتی شما در ابتدای رابطه هستید و می‌خواهید یکدیگر را بشناسید، چیزهای جدیدی را کشف می‌کنید که در میان شما مشترک است. هر دو شما تنیس دوست دارید. دوست دارید در پارک قدم بزنید. هر دو شوخ طبع هستید. این علایق و نگرش‌های یکسان همگی ارتعاشات مشابهی دارند، و الگوهای فکری و احساساتی هستند که به شما امکان هماهنگی از نظر انرژی را می‌دهند. به همین دلیل است که e-Harmony به خوبی کار می‌کند.
با این حال یکی از جنبه‌های ایجاد ارتباط وجود دارد که در زیر سطح ظاهری مخفی است . این جنبه، همان زخم‌های شماست- نگرانی‌ها، قضاوت ها، توطئه‌ها، مسائل جنسی، کودک درون زخمی، و غیره. مسائلی که هنوز حل نشده اند. پس باید یک لایة دیگر به فهرست قابلیت‌های خود را اضافه کنید. شما به واسطه مسائل حل نشده هم با طرف مقابل پیوند می‌خورید.
مرحله سرخوشی
در این مرحله، که معمولاً ماه عسل خوانده می‌شود، هر دو طرف توجه بسیاری به همدیگر و برنامه‌هایشان در آینده دارند. باز هم قانون جذب در اینجا وجود دارد، زیرا چیزی که ما آن توجه می‌کنیم، در زندگی ما پررنگ می‌شود. طناب انرژی چاکرای دوم در میان دو عاشق ضخیم می‌شود و امکان انتقال انرژی بیشتری را می‌دهد. رابطه قوی تر و ” دایمی تر ” می شود.
اما باید دانست که این مرحله، یک مرحله سرخوشی است و تا حدودی غیر واقعی است. احساسات در این مرحله بالا هستند زیرا عشق وارد شده است و هر طرف تصویر طرف مقابل را در مطلوب‌ترین نور می‌بیند. این تقابی است روی شخصیت دیگری که ما می‌خواهیم تو را آن گونه ببینیم. اما این نمی‌تواند برای همیشه وجود داشته باشد. زود یا دیر، این مکانیسم افت می‌کند و واقعیت برملا می‌شود.
بازگشت به حالت نرمال
هرچند که ممکن است طرف در زندگی شما اهمیت زیادی داشته باشد، اما این رابطه نمی‌تواند 100% توجه شما را جلب کند. همه ما به مسائل زندگی پایبند هستیم، و در نتیجه دوره سرخوشی یا ماه عسل کنار می‌رود و روند عادی زندگی، شاید به شکل مثبت و عاشقانه، ادامه پیدا می‌کند. حرکت به جلو در کنار یکدیگر می‌تواند فرایند نرمالسازی را تسریع کند، زیرا سطح آسایش شما در این رابطه به شما امکان می‌دهد که خود واقعی تان را نشان دهید نقطة در نهایت، نقاب کنار می‌رود.
این نقطه مهمی است که رابطه در آن عمیق می‌شود، به یک تجربه طولانی مدت تبدیل می‌شود، و یا شکست می‌خورند: فاکتور مهم درین مسئله ، مسائل حل نشده ای هستند که شما از ابتدا با خود آورده‌اید.
در رابطه‌ای که محکوم به شکست است، این مرحله با ناامیدی پایان پیدا می‌کند، و ” عیوب ” طرف دیگر بیشتر و بیشتر دورنمای می‌شوند. او دیگر کسی نیست که ما می‌خواهیم. ” نمی‌دانستم چنین اخلاقی دارد “، ” فکر می‌کنم خیلی من را کنترل می‌کند “. این شکاف عمیق و عمیق‌تر می‌شود.
زخم‌های ما به دنبال برطرف شدن هستند و ما را فرا می‌خوانند و محیطی بهتر از یک رابطه یک به یک برای اصلاح آن‌ها وجود ندارد. متأسفانه، ما بیشتر روی عیوب طرف مقابل تمرکز داریم تا درک یک حقیقت بنیادین: طرف ما (البته نادانسته) آینه‌ای از مسائل خودمان را جلوی ما گرفته است. مار این رفتار را برای برطرف کردن زخم‌هایمان جذب کرده‌ایم. با این حال ما معمولاً به خودمان نگاه نمی‌کنیم و عیب‌های افراد دیگر را می‌بینیم. و از این دیدگاه، نقایص خودمان نمی‌توانند برطرف شوند.
مرحله اختلاف
ما در جهان اختلاف‌ها زندگی می‌کنیم که در آن ” اصطلاح ” یک راه زندگی است. ما نمی‌توانیم در مورد همه چیز با طرف مقابل موافق باشیم و نباید هم این‌گونه باشد. به این شکل است که ما رشد می‌کنیم و جهان را گسترش می‌دهیم. اما چیزی که اهمیت دارد آن است که ما چگونه اختلاف را کنترل می‌کنیم.
در یک رابطه بلند مدت، اختلافات هرگز نباید کینه ورزانه باشند. دو نفر ممکن است در مورد هر چیزی اختلاف داشته باشند، و حتی خشمگین شوند، اما هرگز نیت آسیب زدن به طرف دیگر به شکل عمدی را ندارند. حملات شخصی هرگز بخشی از معادله نیستند و پس از آنکه اوضاع آرام شد، بخشش همیشه ابزار لازم است. مهربانی و درک همراه با عشق به طرف دیگر همیشه می‌توانند سودمند باشند بدون توجه به اینکه مسئله چه بوده است.
رابطه یک به یک همیشه یک تجربه مربوط به چاکرای دوم است. جهت منفی این مرکز انرژی شامل مسائل کنترل، خیانت، ناکارآمدی جنسی، پول و زخم‌های کودکی است. هنگامی که اختلاف در رابطه‌ای محکوم به شکست به وجود می‌آید، این مسائل تا حد زیادی پدیدار می‌شوند. چاکرای دوم شما به عنوان مرکز مهمات شما شناخته می‌شود، و در نتیجه درگیری بر اساس آن همیشه شدید و خبیثانه خواهد بود. سرکوب‌های شخصی همیشه یکی از ویژگی‌های مهم این چاکرا هستند که برای آسیب زدن به طرف دیگر استفاده می‌شوند. هنگامی که اختلاف به یک الگوی تکرار شونده تبدیل شود، نتیجه آن جدایی خواهد.
مرحله جدایی
طنابهای انرژی که در مراحل اول رابطه رشد می‌کنند، تا انتهای آن باقی می‌مانند. ” تمام شدن ” به آن معنا است که هیچ کدام از آن‌ها دیگر به رابطه توجه ندارند. اما هنگامی که آن‌ها هنوز به پیام دادن می‌پردازند و به دوستان و خانواده خودشان می‌گویند که طرف چقدر بد بوده است، و اینکه آماده طلاق هستند، به‌هیچ‌وجه نمی‌توان گفت که آن‌ها به رابطه توجه ندارند.
باید بدانیم که هرچه توجه بیشتری به رابطه شکست‌خورده بکنیم، جریان انرژی بیشتری از بدن ما به سمت مرکز چاکرای دوم هدایت می‌شود. چیزی که برای آن پشتکار داشته باشیم، پایدار می‌شود. این کار می‌تواند انرژی حیاتی ما را تخلیه کند و در طولانی‌مدت منجر به بیماری شود.
اما غم انگیز ترین بخش این سناریو شکست رابطه نیست بلکه شکست زوجین برای تشخیص جواهری است که در دستانشان داشتند. یک الگوی تکرار شونده از روابط شکست‌خورده هرگز مربوط به طرف دیگر نیست، بلکه مربوط به فرصت‌های نیک پایانی است که کنار گذاشته شده‌اند، درحالی‌که زوجین همواره به سرزنش یکدیگر برای این شکست و از دست رفتن فرصت می‌پردازند.
قانون جذب بی‌رحم است و همیشه وجود دارد. هنگامی که یک رابطه کنار می‌رود، رابطة دیگری جای آن را می‌گیرد. هنگامی که رابطه جدید شکل گرفت، شما خوشحال هستید که طرف دیگر علایقی مانند شما دارد.